سنت کیامهر قدیس

پازل بی پاسخ

سنت کیامهر قدیس

پازل بی پاسخ

۲۹ مهرماه ۹۱

میوه نوبرانه تابستان حاصل عشقبازی درختان پاییز است ... 

 

نظرات 41 + ارسال نظر
خانوم بادبادک شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 16:00 http://nobly.blogfa.com/

چه زود شد بیست و نهم
انگار همین دیروز بود پست نوشتیم برای اول مهر
بازی کردیم و رادیور جوگیریات و ...
اووووووووووووواه
چه زود گذشت


عمو جان نمیدونم چرا اینجا خیلی راحت تره ، اینجا خیلی سفید تره اینجا خیلی .... اینجا انگار خیلی بیشتر از جوگیریات خودتی عمو جانم
اینجا خیلی راحت ترم


سه چهار پنج نمیدونم چند بار خوندمش ولی نفهمیدمش ...

سنت کیامهر قدیس شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 16:16

میدونی چیه ملیکا ؟
قبول دارم اینجا بیشتر خودم هستم و خیلی هم دوستش دارم ولی نه قدر جوگیریات
پستهای اینجا فقط واسه دل خودمه و اصراری هم ندارم کسی بفهمدشون
بعضی هاشون رو شاید هیچوقت نشف فهمید و خودمم وقتی بعدا بخونمش منطور خودمو متوجه نشم
ولی ایستثنائا این یکی رو قول میدم یکروز معنیش رو بفهمی
۲۹ مهر یادت باشه ...

مرسی که هوای من و اینجا داری عمو جان

تیراژه شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 18:30 http://tirajehnote.blogfa.com

من دارم عمه میشم ؟!

سنت کیامهر قدیس شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:14

هرررررررر
اینو خوب اومدی تیراژه

هاله بانو شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:28 http://halehsaadeghi.blogsky.com/


۲۹ مهرماه رو یادم می مونه

خانوم بادبادک شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:15 http://nobly.blogfa.com/

یعنی جدی جدی من دارم دختر عمو دار میشم ؟

دل آرام شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:24 http://delaramam.blogsky.com

یعنی افتخار آشنایی با یک متولد تیر دیگر را به زودی پیدا خواهم کرد ؟

طـ ـودی شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:43

۲۹مهر
ثبت شد توی ذهنمون واسه اون روزی که معنیش رو بفهمیم

عارفه شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:24 http://inrozha.blogsky.com/

لایک به کامنت دل آرام

سنت کیامهر قدیس شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:44

ای خدا لعنتت کنه تیراژه که هرچی می کشیم از دست تو می کشیم

افروز یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:00

کیامهر چی میگن بچه ها؟

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:20

دختر عمه دار شدم ؟!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:22 http://tirajehnote.blogfa.com

از دست من چرا؟ من چیکاره بیدم ؟
عمه به این خوبی!
به این ماهی!
به این خوش اخلاقی!
والا!!!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:23

عمه توئی الان تیراژه ؟!

فحش ها هواله به توئه ؟!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:25 http://tirajehnote.blogfa.com

ای خاک بر سرت نکنن محمد
حواله...نه هواله!!
بی سوات!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:26

مهم نیت قصه هست ...

عاغا ما کی رو اذیت کنیم فحشش بیاد سمت عممه تی تی ؟!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:35 http://tirajehnote.blogfa.com

لا اله الا الله!!

استغفر الله!

سنت کیامهر قدیس یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:17

دمت گرم محمد
خوب حال عمه خانوم رو گرفتی

جزیره یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:13

چی شده؟
من هم پس خاله ی مجازی بچه شم که یهو بچه مون بی خاله نمونه

جزیره یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:14

حالا من موندم چی شد که به مغز کافه چی زد که این پست میتونه خبر از حضور یک نی نی بده؟؟؟؟؟نه واقعن سواله برام؟؟؟!!!!
کافه چی....اخه چرا؟!چرا؟!چراااااااااااااااااااااااااااااااا؟!

میلاد یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:39

جزیره جان یکم روز و ماه ها رو جمع بزن، متوجه میشی قضیه از چه قرار

با اون جواب بابک به بادباک خانومم که دیگه قضیه خیلی تابلو خواهرم م م م م

میلاد یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:41

فقط عمه تیراژه یکم زود فسفر سوزند

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 http://tirajehnote.blogfa.com

جزیره
چرا و زهرماررررررر!



_دقت کردین من از اون عمه ها هستم که به جای اینکه فحشخورم ملس باشه خودم شخصا مدام در حال فحش دادن هستم!؟!
خداییش وقتی پیر بشم دیگه چی میخوام بشم؟!
واه...خدا به دور! عمه ی پیر غرغرو!

از میوه نوبرانه به عمه تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:56

عمه جان من پی پی کردم
لطفا بیا منو بوشور

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 13:41 http://tirajehnote.blogfa.com

اگه فامیلی این میوه ی نوبرانه اسحاقی باشه که باید بگم :چشم عمه جووووووون
عمه قربونت بره الهی که هنوز به دنیا نیومده زبون داری 6مترررر!

میوه نوبرانه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 13:53

معلومه فاملیم اسحاقیه
واقعا در مورد ما چی فکر کردی عمه؟
ما از اوناش نیستیم که فامیلیمون با بابامون فرق بکنه

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 14:02 http://tirajehnote.blogfa.com

باشه عمه جون
پی پی کردنت تموم شد؟
حالا بلند شو برو تا لهت نکردم!
قبلش هم مثل یه بچه ی خوب دستاتو با صابون بشور!

میوه نوبرانه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 15:28

خودت دستاتو بشور عمه
من که دست نزدم
فقط زور زدم

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 16:03 http://tirajehnote.blogfa.com

الهی قربون اون زبون درازت برم عمه!
ولی برای اینکه عادت کنی به این که بعد از اجابت مزاج حتما دستهایت را با صابون بشوری لازمه که از الان این روند شروع شه!
ضمنا!! دیگه نبینم در شیوه های تربیتی عمه دخالت کنی ها!
آفرین عزیزم!!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 16:06 http://tirajehnote.blogfa.com

کیامهر
بیا این میوه ی نوبرانه ات رو ببر زودتر تا باهاش مربا درست نکردم!!!

میلاد یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 16:07

به بـــــــــــــــه، چه مکالمات عمیق و تعمق بر انگیزی اینجا بین عمه و برادرزاده اش رد و بدل میشه

ماشالله

این مکالمات عمیق، چه نکات مهم و ویژه ای رو به ادم تفهیم میکنند

بسی لذت بردیم

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 20:06 http://delaramam.blogsky.com

خوشوقتم که به محضر دوستان عزیزم برسونم ، من هم عمه میشم در این امر مبارک و هم خاله
درباره فحشها روی من حساب نکنید پس

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 20:11 http://tirajehnote.blogfa.com

ااااااااا؟
پس مبارکه دلی جان!
خوب شد گفتی خواهر!
پس نوبت های اجابت مزاج این گل هنوز نشکفته رو از الان بین خودمون دوتا تقسیم میکنیم!
دستشویی کوچیکش با تو
دستشویی بزرگش با من

حمام بردنش با پدر بزرگوارش
و احیانا شیر دادن و اینهایش را هم مادر گرامی اش به عهده میگیرند!
خسته نباشیم جمیعا!!!

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 20:17 http://delaramam.blogsky.com

از تقسیم کارت خوشم اومد تیراژه
ولی من باید بیشتر بغلش کنمااا

نوبرانه اسحاقی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:20

اگر اجازه بدین من تقسیم کار کنم
بغل با عمه دلی
پی پی با عمه تی تی
پودرشم که با اون عمو قلمبه میلی
هرررر
بابا جونم هم آپدیت کنه مزاحمش نمیشم

سنت کیامهر قدیس یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:21

ولی تیراژه بعضیا جدی گرفتن قضیه رو
یه نفر که اسم نمیارم الان برام خصوصی گذاشته بود و تبریک گفته بود
به خدا اگه دروغ بگم ...

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:35 http://tirajehnote.blogfa.com



ما اینیم دیگه برادر! کافیه یه کلوم حرف بزنیم واسه کل جماعت لوطی ها و با مرام ها حجته!!! آره برادر من!


میلاد یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:44



خیلی باحال بود د د د

جدا داره جدی میشه بابک

هاله بانو سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 http://halehsaadeghi.blogsky.com/

پس من چی ؟
من تو تقسیم کار جا موندم
اصلا هر وقت نوبرانه تمیز و مرتب بود باهاش بازی می کنم (کار از این سخت تر٬ چه ایثارگری هستم من )

فرشته سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:48 http://houdsa.blogfa.com

بابک؟؟ آره؟ مبارکه...

پروین سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:14

چه پست قشنگی، چه کامنتهای قشنگتری

روی کمک من هم حساب کنید. هر وقت میخواستید مرباتون!! رو دعوا کنید!!! اگر بدونید بچه های توی پرکتیسمون چه جوری زهره اشون از من آب میشه. هر وقت سر واکسن زدن ادا درمیارند (بمیرم براشون) دکتره میگه اینها پروین رو لازم دارند. اشم من میاد عین بچهء خود امام حسین میشینند تا دکتر بهشون هر چندتا آمپول دلش میخواد بزنه!!! خلاصه ... ممکنه این قابلیت ما در آینده به دردتون بخوره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد