سنت کیامهر قدیس

پازل بی پاسخ

سنت کیامهر قدیس

پازل بی پاسخ

استاد میم دلروان

آقای میم همخانه ای دوران دانشگاهم رفتارهای خنده داری داشت . 

یکی از عادت هایش این بود که وقتی می رفت دستشویی صدای ضبط صوت را زیاد می کرد . 

بنده خدا خیلی روی این قضیه حساس بود که یک وقت صدایی از توی دستشویی به بیرون ساطع نشود ... 

این چند وقت به خاطر مریضی لامصبی که گریبانگیرمان شده گلاب به رویتان شدیدا بیرون روی داریم و از شیوه آقای میم بسیار سود جستیم و باور کنید بسیار روش کاربردی و مفیدی است . 

امیدوارم آقای میم هرجا هست حالش خوب باشد ... 

 

 

الکتریسیته ساکن

از تفریحات زمستون های بچگیم این بود که با جوراب روی فرش خونه راه برم و بعد با انگشت دستم یک جرقه روی گوش آبجی هام درست کنم ... 

تصاویر بعدی این تفریح لذتبخش عبارت بودند از : 

خنده من  

جیغ آبجیم  

فریاد مامان 

فرار من ... 

 

 

تو ... سوال بی جوابی

در ادبیات من ٬ پایان تمام جملاتی که با تو شروع می شوند علامت سوال هست .  

 

علیرضایی

آقای علیرضایی دبیر شیمی ما بود . بهترین خاطرات دبیرستان من سر کلاس آقای علیرضایی بود بس که شیطنت می کردیم و می خندیدیم . آقای علیرضایی آدم فوق العاده ساده ای بود اما خودش پیش خودش فکر می کرد خیلی بلا گرفته و زبل است و خیلی هم کیف می کرد که از زرنگی و هوشش تعریف کنیم . بطور واضح وقتی از او تعریف می کردیم نیشش باز می شد و در حالیکه سعی می کرد خودش را بی تفاوت نشان بدهد صورتش بوضوح از خوشحالی برافروخته می شد . کلید همه خوشی های ما از روزی شروع شد که یکی از بچه ها یک عالمه  لواشک آورد توی کلاس و شروع کرد به خوردن و همه لواشک ها را بین بچه ها تقسیم کرد و آقای علیرضایی وقتی رویش به تخته بود همه با ملچ و مولوچ لواشک می خوردند و وقتی بر می گشت و نگاهمان می کرد همه ساکت می شدیم . 

ای خدا !!!! چقدر آنروز سر کلاس خندیدیم .  

ادامه مطلب ...

در باب سریال های ترکیه ای

 

 

 

 

بواسطه علاقه همسر بانویمان ما نیز چندی است از چند و چون این سریال های ترکیه ای ماهواره با خبریم و گاه گداری نگاه می کنیم . 

  

بنده به چند نکته اساسی در خصوص این سریال ها پی برده ام که معروض می دارم :   

 

۱- توی ترکیه همه با هم رابطه دارند . مخصوصا ساکنان یک خانه ...  

 

۲- توی ترکیه همه مردها به زن هایشان خیانت می کنند و همه زن های یک خانه همزمان با هم حامله می شوند . 

 

۳- برعکس سریال های ایرانی که همه کسانی که ریششان را تیغ می زنند و کراوات دارند آدم های بدی هستند و مردانی که ریش دارند آدمهای خوب هستند توی ترکیه همه آدم های خوب ٬کت و شلوار و جلیقه می پوشند و کراوات می زنند و ریششان را شش تیغه می کنند و همه آدم بدها ریش و سیبیل دارند . 

 

 

 

سیبیل آتشین

کاش دوباره کودک بشویم 

من بابکی تو باشم 

تو خواهری من 

 

شاه وزیر بازی کنیم 

برایت سیبیل آتشین محکم بکشم 

دعوایمان بشود   

تو جیغ بزنی

بابا بیاید مرا دعوا کند 

تو بخندی 

آشتی کنیم 

من بابکی تو باشم 

تو خواهری من 

 

 

سنگ هم می بارید تعطیلمون نمی کردن نامردا

صبح در پارکینگ را که باز کردم از دیدن آن  همه برف شوکه شدم . 

خانم راننده سرویسی که شش - هفت تا دختر بچه را هر روز به مدرسه می برد توی ماشینش  منتظر دخترهای همسایه ما نشسته بود . 

دختر ها از راه پله دویدند توی پارکینگ و بعد هم رفتند توی سرویس نشستند . 

ماشین را که بیرون آوردم دیدم هنوز سرویسشان نرفته است .  

بعد صدای یک جیغ بلند شنیده شد . 

دختر ها پیاده شدند و توی برف ها بالا و پایین پریدند . 

مادرشان از پنجره داد زد : برید تو ! سرما می خورید  

 

و دخترها داد زدند : مامان ! مدرسه رو تعطیل کردن ... 

 

 

حاضر بودم چهار سال از عمرم را می دادم و بیست و چهار ساعت جای یکی از آنها بودم .