سنت کیامهر قدیس

پازل بی پاسخ

سنت کیامهر قدیس

پازل بی پاسخ

حکایت

مردی در معیت خرش در بیابان به تجارت می رفت 

در زیر سایه درختی دمی آسود و چون برخواست دید که خرش را ربوده اند 

لختی برفت که ناگهان خری دیگر دید  

او را بگرفت و به تکرار به تجارت شد ... 

 

خدا گر ز حکمت بگیرد خری            ز رحمت نماید خر دیگری  

 

نظرات 3 + ارسال نظر
کیانا پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

عالی بوود

جزیره پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:17

بــــــــــــــــــــــــــــــــــــله


یعنی فک میکنی خدا برا نفر دومی هم که خرشو گم کرده همینجوری یه خر دیگه میفرسته؟اگه نفرستاد چی؟ اونوخت فک میکنی اون نفر دوم چه جوری نیگا میکنه به خدا؟هوم؟ایا اون هم همینجور مثبت نگا میکنه؟

آوا جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:40

بله بله بله بله
صد در صد
صحیح است
اوهوم.....
یاحق...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد